شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

قفلی درشت برسینه‌ی مردگان است

قفلی درشت برسینه‌ی مردگان است
                       در همه‌ی خواب‌ها
آن‌ها در لنز دوربین نگاه می‌کنند
و دربوی کافور مغروق شده‌اند
مرگ در خاورمیانه
باطیاره‌ی لک‌لک‌ها می‌گردد
و سربازی با فرنچ چروکش
فکرمی‌کند
ریختن خون در مستعمره‌ شگون دارد
ماشه را می‌کشد
و تخم زیره را در دهان مرد عرب می‌کارد
و مرکب قرمز
در دشداشه‌ی سفید او پخش می‌شود
انگارکه نخ اسکناس را کشیده باشد
او را از روحش جدا می‌کند
نوری به اندازه‌ی فقرات آدم می‌تابد
و رسن بزرگ، گردن اسب را به سمت اربابش می‌کشد

علیرضا جهانشاهی

تک نگاری

ضد شعر

ضد شعر

هادی محیط

آموزگار عشق

آموزگار عشق

مهدی ایوبی

شعرها

اغوش نخل ها

اغوش نخل ها

میترا اکرمی

گرهی در صورت

گرهی در صورت

مریم فرجی

تیمارستان

تیمارستان

ستار جانعلی‌­پور

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی