شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تا به دریا

شبانگاه می‌تاختی تا به دریا

نجاتت در آب بی‌کران و

حیاتت به پهنه‌ی نیلگون

کجا مرگ در تو کارگر بود؟

 

به نجوای موج و

تنهایی آب‌ها می‌سپردی

به پیاله‌ای که     بر زمین می‌ریخت و

نمی‌دانستی کدام شن

تشنه‌ی آشامیدنش بود

کجا مرگ؟

 

کمی افسردن را    به آب می‌دادی و

دلتنگی را نگاه می‌داشتی

به یاد مرغی    بر فراز سرت

که جیغش به بهاران بود

کجا؟

 

و نارنجی    که بر آب دور می‌شد

تا به دست محرمی

تلخیش به آب و

عطرش      پراکنده‌ی یادگاران دور

کجا مرگ بر شن‌های تشنه؟

آصف بارزی

شعرها

شاید

شاید

مهدی مهدوی

به قلم

به قلم

نگین فرهود

بدون وقفه دویدن

بدون وقفه دویدن

فرزین منصوری

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

مرا از این‌که منم عاشقانه‌تر بنویس

عادل سالم