ای خفته در کنار سکون ستارهها
ای مرده در دل کفن ابر پارهها
ای یوسف موجه تاریخ افتراء
ای یونس گریخته از آروارهها
پژواک شعر در دهن باز کوهسار
شور جوانه در شکم سنگوارهها
دفتر به دفتر از تو پر از شعر نیمهام
با تو تمام میشود این نیمهکارهها
از ما به باد میرود آرایههای شرم
از تو به شعر میچکد این استعارهها
شعریم و دست خالی از این دست بیشتر
فرشیم و پاخور لگد جشنوارهها
ما زیر تهمتیم و کناری نشستهایم
گاهی نگاه کن به سکوت کنارهها
این ماه سرنگون شود ای کاش بعد تو
برگرد تا نرفته نفس در شمارهها