شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بر تپه‏ای از این دوردست‏ها
سوت ممتدِ قطاری شکسته می‏شود
دختری متولد...

بگو به لیلا
زن‌ها گیسوی سیاه‌شان را که می‌گسترانند
   ...

نهنگ خونی دریای من
از آفتابِ گندمگون جنوب دل برکندم 
که از ملکِ سبزِ ری آب...

شعرها

اعتراف می‌کنم 

اعتراف می‌کنم 

مظاهر شهامت

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

تو در جانِ منی... دوری نکن دردت به جانِ من!

حامد ابراهیم پور

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش