شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شرح این عاشقی ننشیند در سخن

دست شستم
از حروف الفبا،
در آن صبح زمستان
که با دستِ شسته
برداشتم از قندان
حرف اول را
او اما
ایستاده
در قاب پنجره‌ای بی‌پرده
خیره در چشم‌هایم
لغزید
به حفره‌ای عمیق و تاریک
پس از سال‌ها
کسی نیافت
جز واژه‌ای خرد شده
با حرف اول خشکیده 
در دهان این زن
که همچنان
زبانش طعم آن نام را دارد.

کبری حیدرزاده

شعرها

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی

لی لی در سرزمین رقص

لی لی در سرزمین رقص

امیر خان پرور

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی