شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بیرون زده از صفحه‌ی کاغذ

بیرون زده از صفحه‌ی کاغذ
لحن سکوت ممتد سازم
پای نتی لغزیده روی خط
دیگر شکسته قلب آوازم

در حنجرم داوود می‌موید
از عمق حلقوم نهنگی پیر
دریا گریبان می‌درد از هم
ترکیبی از این چند اعجازم

او سیب خورد و من زمین خوردم
این مار و پلّه بازی خوبی‌ست
اما به شرطی که امان می‌داد
تا تاس را از نو بیندازم

آنقدر که علم‌الیقین خواندم
ایمان به شک آورده‌ام دیگر
می‌ترسم از این حسن انجامم
وقتی که شر کرده‌ست آغازم

یک مشت محکم، تکّه سنگی سخت
من روح انگشتان این خشمم
اما شکستم در خودم تا شد
این چهره را از خود بپردازم

با هر بهانه می‌تراشم هی
روح غرور لاغر خود را
می‌ترسم آخر بشکند روزی
این بت که من از خویش می‌سازم

علی امیدیان

تک نگاری

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

بابک دولتی

چهارراهِ نظر...

چهارراهِ نظر...

مجتبی دهقان

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

«به تو که عاشقت شدم اما شوهرت به زبان زیردریایی‌ها حرف می‌زد»

مرتضی بختیاری

ترس شب

ترس شب

رضا محمودی‌حنارود

ویدئو