درخت تاک زمخت حیاط خانه برس
تو تا ز بر ببری غصهی زمانه برس
ز عشق دم زدم و دل به سینه آتش شد
تو قبل اینکه رسد بر دهان زبانه برس
ز لطف ای سر سنگین یاغی مغرور
از این مقابله کم کن بیا به شانه برس
مرا به شادی و امید و عشق مژده بده
کنون به فال من ای خوشترین نشانه برس
بهجز گلایه ز عشق تو این قلم ننوشت
بیا به داد غزلهای عاشقانه برس