شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

من می‌کشم انگشت را بر تار  

من می‌کشم انگشت را بر تار  بر صورتت نت‌های چنگم را 
از بس برایت بی‌قراری کرد  ای ماه من کشتم پلنگم را
فرمانروای خسته‌ای بودم  در فکر فتح  دست‌های تو 
با چشم‌هایت درمی‌افتادم  می‌باختم هربار جنگم را
بانو نمی‌شد دل به دریا زد وقتی که عشقت توی ساحل بود 
مردم نفهمیدند و هل دادند هی سمت دریاها  نهنگم را
می‌میرم و روی سرم  ای کاش بی‌اعتنا هی سنگ نگذارند
دیگر کسی چون کودکی‌ها نیست درهم بریزد هفت سنگم را

محمد کاشی

تک نگاری

شعرها

سیمای تاکستان‌ها

سیمای تاکستان‌ها

غلامحسین چهکندی‌نژاد

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی

زیبای همیشه غمگین

زیبای همیشه غمگین

سابیر هاکا

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی