شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

رفتی و به راه تو دلم را نگران كرد

رفتی و به راه تو دلم را نگران كرد
هر روز مرا پير و تو را عشق جوان كرد
چشمان تو سرمايه‌ی من بود كه يك عمر
اين تاجر ديوانه به سود تو زيان كرد
تقدير همان است كه هر بار بهاری
در باغچه‌ی كوچك من ديد خزان كرد
آن ريشه تو بودی كه در اين باغ نشاندم
اين سيب تو هستی كه نصيب دگران كرد
با عشق عزيزت به خداوند نكرده‌ست
كاری كه به سيمای قشنگ تو زمان كرد
آن‌كس كه تو را آن دل دريايی عطا كرد
در چشم من اين رود به سوی تو روان كرد
بر خاك دلم پای مكوب عشق! كه شايد
غم‌های دماوند زمانی فوران كرد
 

الهام بلوچی

تک نگاری

آموزگار عشق

آموزگار عشق

مهدی ایوبی

محصول زحمت حسنعلیجعفر

محصول زحمت حسنعلیجعفر

سیلویا سلمانپور

شعرها

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

محمد انتظاری

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

هیچ مدرکی دال بر اینکه درک شوم، نیست.

جمال‌الدین بزن