شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مي‌خواستم به صخره بياويزم

مي‌خواستم به صخره بياويزم
بكوبم به سنگ
معلق ميان اندك فاصله‌اي 
آسمان را هم
از هر سويم محاصره كنم
در آغوش رود
بيفتم
بروم 
تا مي‌رود
تا ابد
بروم بروم بروم
به نمي‌دانمش
راضي
مي‌خواستم صخره را 
گشودم پنجره‌ي كوچك اتاق كوچك خانه‌ي كوچكم را
و به خيال بزرگي
سنگ را 
تهي ديدم از خويش
و آسمان بود
كه مي‌برد مرا 
تا ابدي كه 
به ناگهان نزديك بود
مي‌خواستم ماهي باشم 
پرنده هم ترسيد از من 
و باد
پنجره را 
محكم‌تر  كوبيد
بست.

فاطمه اشعری

تک نگاری

شعرها

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

به پسر عموهایم گفتم نمی‌شود!

زینب حسن پور

دو شعر از سیده تکتم حسینی

دو شعر از سیده تکتم حسینی

سیده تکتم حسینی

اندوه انبوه

اندوه انبوه

دریا لیراوی

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا