شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مي‌خواستم به صخره بياويزم

مي‌خواستم به صخره بياويزم
بكوبم به سنگ
معلق ميان اندك فاصله‌اي 
آسمان را هم
از هر سويم محاصره كنم
در آغوش رود
بيفتم
بروم 
تا مي‌رود
تا ابد
بروم بروم بروم
به نمي‌دانمش
راضي
مي‌خواستم صخره را 
گشودم پنجره‌ي كوچك اتاق كوچك خانه‌ي كوچكم را
و به خيال بزرگي
سنگ را 
تهي ديدم از خويش
و آسمان بود
كه مي‌برد مرا 
تا ابدي كه 
به ناگهان نزديك بود
مي‌خواستم ماهي باشم 
پرنده هم ترسيد از من 
و باد
پنجره را 
محكم‌تر  كوبيد
بست.

فاطمه اشعری

شعرها

چوار

چوار

احمد کریمی

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی

 خواب تمام نمی‌شود

خواب تمام نمی‌شود

مهدی اکبری فر

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم