شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

قصه‌ی مادر بزرگ‌هایی شنُفتنی شدن

قصه‌ی مادر بزرگ‌هایی شنُفتنی شدن
که غولای قصه‌شون با غصه رفتنی شدن
حرف اون عشقای کهنه دیگه معنی نداره
واسه مردمی که این‌جا آدم‌آهنی شدن
چی بگم‌، گیج می‌زنم‌، میون شهری که برام
تنی ناتنی شده‌، ناتنی‌ها تنی شدن 
یه سری بزن به دریا و ببین که کوسه‌ها 
طعمه‌ی ماهییای کوچیک و مردنی شدن
ببین این میزا چی کردن با شیرای هرزه‌مون
وقتی تو مذاق بالایی‌ها بستنی شدن
مریمای باغچه‌مون آبستن صلیب می‌شن
آخه این روزا مُده این‌جور آبستنی شدن
دیگه آخرای زندونِ منه خوب می‌دونم
میله‌های این قفس دیگه شکستنی شدن

محمد علوی‌راد

تک نگاری

میبینمت حسین !

میبینمت حسین !

سید علی صالحی

یک رومنس خانوادگی

یک رومنس خانوادگی

فرشاد سنبل دل

شعرها

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی

خلیج

خلیج

امین رجبیان

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی