شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

گیتار می‌زند شبِ گیلان

یک شهر را قدم زده باران کنار من
باران بی‌توقفِ آبان کنار من
 در انتظار آمدنت برق می‌زند
چشمِ چراغ‌های خیابان کنار من
می‌خوانم عاشقانه‌ای از چشم‌های تو
گیتار می‌زند شبِ گیلان کنار من
گیتار می‌زند و پر از بوسه می‌شوند
این چترهای رنگیِ رقصان کنار من
آرام می‌نشینی و از رودِ دست‌هات
افتاده است عشق به جریان کنار من
عشق است عشق، این جریان هوا که نیست
پیچیده لابه‌لای درختان کنار من
دریا نشسته آن طرفِ میز، مستِ مست
پیکی دوباره ریخته طوفان کنار من
امشب پلنگ پنجه به خالی نمی‌زند*
خوابیده ماه کاملِ عریان کنار من

*«پلنگ من -دل مغرورم- پرید و پنجه به خالی زد
 که عشق -ماه بلند من- ورای دست رسیدن بود»
حسین منزوی

حسن صادقی‌پناه

تک نگاری

چگونه شعر بنویسیم؟

چگونه شعر بنویسیم؟

ترجمه‌ی نازیار عُمرانی

شعرها

دو شعر از پوران کاوه

دو شعر از پوران کاوه

پوران کاوه

صدای منی 

صدای منی 

ناهید عرجونی

زیر سایه‌ی یک درخت

زیر سایه‌ی یک درخت

محمدباقر کلاهی اهری

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید

ویدئو