شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

کوه بودم خاک بی بار کویرم کرده ای

کوه بودم خاک بی بار کویرم کرده ای
نوجوانی، ناجوانمردانه پیرم کرده ای
سرو بودم سربلند و سر به سقف آسمان
بید مجنونی نحیف و سر به زیرم کرده ای
نه بهاری رد شد و نه دوست داری پا گذاشت،
باغ بی برگ و درخت این مسیرم کرده ای
کاشکی می شد بفهمی دست خالی، راهیِ_
کوره راهی بی عبور و برف گیرم کرده ای
عقده هایت را بزن توی سرم، هی مشت مشت
عقده هایت را بزن وقتی اسیرم کرده ای
گرچه پیش پاچه‌خوارانت نشد، خوشحال باش!
لااقل پیش سر و همسر حقیرم کرده ای
روزی ما دست قوزی... روزگار نامراد!
ناامید و خسته و خرد و خمیرم کرده ای
خشم،تنها حس باقیمانده از این روزهاست
این چنین از زندگی از عشق، سیرم کرده ای

فرهاد صفریان

شعرها

گاه، کبوتر گاه، سرباز

گاه، کبوتر گاه، سرباز

حسین طوافی

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

اجماع رسانه ها جریانی اصلی دارد

کبوتر ارشدی

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

ویدئو

شعرخوانی سعید سلطانی

شعرخوانی سعید سلطانی

سعید سلطانی‌طارمی

شعرخوانی مریم جعفری آذرمانی

شعرخوانی مریم جعفری آذرمانی

مریم جعفری‌آذرمانی