شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تمام خطوط صورتش را می‌توانم ببینم

تمام خطوط صورتش را می‌توانم ببینم
هم‌رنگ ملافه‌های خانه‌ی ماست
روزها راه می‌رود و من
به چشم‌هایش نگاه نمی‌کنم
امروز را به فردا می‌اندازد و من
به چشم‌هایش نگاه نمی‌کنم
موهایش می‌ریزد روی صورتش 
چنان سردش می‌شود
که پنجره‌ها می‌کوبند به هم
سوت می‌زند و لبخندی دارد بر لب‌هاش مرگ
دیوانه‌وار فریاد می‌زند و من
به چشم‌هایش نگاه نمی‌کنم
کسانی که به پوستش دست زده‌اند 
به خیلی سرد رسیده‌اند
من اما خودم را پنهان کردم لای ملافه‌ها
امروز را به فردا می‌اندازد و من
به چشم‌هایش نگاه نمی‌کنم

منیره پرورش

تک نگاری

بلعیدن عطر وقت

بلعیدن عطر وقت

شهاب نادری مقدم

در جدال با خاموشی

در جدال با خاموشی

علی مسعودی نیا

شعرها

آزادی و تو

آزادی و تو

بیژن الهی

برادر

برادر

امیررضا وکیلی

گُرگاس

گُرگاس

شقایق شاهرودی‌زاده

سیم‌های یک بمب ساعتی

سیم‌های یک بمب ساعتی

گروس عبدالملکیان