شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هر روز می‌نشینم توی تراس

هر روز می‌نشینم توی تراس
و ذرات فراموشی را می‌بینم
که در آغوش تو می‌نشیند
هر روز
دورتر می‌شوی
و دیگر خطوط منحنی تنم
به اریب دست‌هایت نخواهد رسید
عشق
از تقاطع آدم‌ها و آهن‌ها و آه‌ها
میانبر می‌زند
و از زمین می‌رود
می‌نشینم توی تراس
سیگار می‌کشم
و به آدم‌های سیاره‌های دیگر نگاه می‌کنم
که سینما می‌روند
روزنامه می‌خوانند
حرف می‌زنند
و دست‌های گرم خوشبختی را
می فشارند

لیلا نوروزی

شعرها

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

نسیان

نسیان

مهرداد کمالی دهقان

رنگی بر دهان مرده ام بزن

رنگی بر دهان مرده ام بزن

فهیمه جهان آبادی

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی