شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

هر روز می‌نشینم توی تراس

هر روز می‌نشینم توی تراس
و ذرات فراموشی را می‌بینم
که در آغوش تو می‌نشیند
هر روز
دورتر می‌شوی
و دیگر خطوط منحنی تنم
به اریب دست‌هایت نخواهد رسید
عشق
از تقاطع آدم‌ها و آهن‌ها و آه‌ها
میانبر می‌زند
و از زمین می‌رود
می‌نشینم توی تراس
سیگار می‌کشم
و به آدم‌های سیاره‌های دیگر نگاه می‌کنم
که سینما می‌روند
روزنامه می‌خوانند
حرف می‌زنند
و دست‌های گرم خوشبختی را
می فشارند

لیلا نوروزی

تک نگاری

شعرها

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

تا زبان سرخشان از دار بیرون می‌زند

زری قهار ترس

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

پس اگر ناپدید نمی‌شوم

محمد انتظاری

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

من حواسم همیشه پرتِ توئه

من حواسم همیشه پرتِ توئه

احمد امیرخلیلی