شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مهتاب را مهمان شب‌های زمین کن

مهتاب را مهمان شب‌های زمین کن
لبخندهایت را برایم دستچین کن
موی سیاهت را به روی گونه بگذار
مغرب زمین را وارد مشرق زمین کن
ته مانده‌ی ایمان من را بر فنا ده
رخنه در اعماق صفوف مؤمنین کن
بغض دلم راهی به چشمم وا نکرده
امشب بیا و ابرها را خشمگین کن
گیسو بیفشان، بند واکن، دام بگشا
دل را پریشانخانه‌ی حبل‌المتین کن
بگذار طعم چشم‌هایت را بفهمم
انگورها را آشنا با اربعین کن
نبض من وساعت دوباره تند‌تر شد
یک لحظه بنشین غصه را خانه‌نشین کن
تا لحظه‌ی تسخیر تو راهی نمانده
ای دست‌هایم بازشو فتح‌المبین کن

مهدی ملکی دولت آبادی

شعرها

ترس شب

ترس شب

رضا محمودی‌حنارود

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

چیزی از من در تَنده‌ی پدر جا ماند

مایرام تکیه ای

لاکریموسای

لاکریموسای

محمود بهرامی

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور