شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چشم‌هایت

چشم‌هایت
تفنگ دولولی
که قلبم را نشانه گرفته‌اند
شکارچیان ماهری
                       که از پس نیزارها 
بی‌درنگ
ماشه را می‌چکانند وُ
هر شکاری را
به نفس‌نفس می‌اندازند

تیرها

خون تازه‌ای را
به رگ‌هام می‌زنند.
و تند می‌پاشد
قلبم!

 اسبی
وحشی و مست

خود را به نیزارها می‌زند وُ
از

نفس

می

   اُفتد!

علی اکبر جعفرزاده

تک نگاری

شعرها

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی

من خوبم 

من خوبم 

فرخنده حاجی زاده

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

 اما ترافیک تردد گوزن‌ها به سوی ماه

مظاهر شهامت

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی