شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

این‌جا

این‌جا
در تاریک‌ترین اتاق جهان
در جنوبی‌ترین اتاقی که به سمت شمال کج شده است
دارم با تارهای تنهایی تنیده بر دلم
تار می‌زنم
و تمام ‌کتاب‌های تاریخ جهان را
شخم
تا سال‌ها بعد
در دانشگاه ملبورن
با مردی که نه او مرا می‌شناسد
نه من او را
ازدواج کنم وُ
تمام نقشه‌هایش را نقش برآب

و آب از آب تکان نخورد

این‌جا
در تاریک‌ترین اتاق جهان
دارد
همه‌چیز
از چشم‌های پروانه‌ای
پشت پنجره
چسبیده به شیشه‌ها عبور می کند
و دارد فکرهای روشن مرا
مرور می کند.
 

علی اکبر جعفرزاده

تک نگاری

شعرها

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

پرنده گفت جهان در نگاه من زیباست -هنوز زیبا بود- 

غلامرضا طریقی

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

علی اکبر جعفرزاده

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

جوان نمی‌شوی اما به یاد بیار که «بودی»

راضیه بهرامی‌خشنود

نفست را حبس کن

نفست را حبس کن

محمد شیرازی