شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

كه لبم برسد سر وقت را جدا كند از لاشه‌ی شب

كه لبم برسد سر وقت را جدا كند از لاشه‌ی شب
بوی عطر و عرق را ببوسد، دور گردن تب‌خیزت
زمان لیز می‌خورد و مثل دست‌های تو از دست می‌رود
و از آن‌همه‌ای كه تو بودی
ضمیر منفصلی می‌ماند و من
تنْ‌چاله‌ای كه با كلمات بی‌وزن پر و خالی می‌شود زیر پایم
زمان نهنگ بزرگی‌ست یونس
دست از دویدن بردار.

 

راضیه بهرامی‌خشنود

تک نگاری

در من هزار آهوی تشنه

در من هزار آهوی تشنه

آنوشا نیک سرشت

چگونه شعر بنویسیم؟

چگونه شعر بنویسیم؟

ترجمه‌ی نازیار عُمرانی

شعرها

گاز

گاز

مجتبی ویسی

برای خداحافظی اومدم

برای خداحافظی اومدم

حامد ابراهیم پور

تراپی

تراپی

شقایق شاهرودی‌زاده

در این‌جا گرد آمدیم

در این‌جا گرد آمدیم

فائزه امانی فرد

ویدئو