شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

كه لبم برسد سر وقت را جدا كند از لاشه‌ی شب

كه لبم برسد سر وقت را جدا كند از لاشه‌ی شب
بوی عطر و عرق را ببوسد، دور گردن تب‌خیزت
زمان لیز می‌خورد و مثل دست‌های تو از دست می‌رود
و از آن‌همه‌ای كه تو بودی
ضمیر منفصلی می‌ماند و من
تنْ‌چاله‌ای كه با كلمات بی‌وزن پر و خالی می‌شود زیر پایم
زمان نهنگ بزرگی‌ست یونس
دست از دویدن بردار.

 

راضیه بهرامی‌خشنود

تک نگاری

شاعر، زندان و شعر ...

شاعر، زندان و شعر ...

محمدرضا عبادی صوفلو

شعرها

تو تمام رفتگان منی

تو تمام رفتگان منی

فرناز فرازمند

تنهایی

تنهایی

محمود بهرامی

رحیل

رحیل

بهاره فریس‌آبادی

اینم از روزگار ما گاوا 

اینم از روزگار ما گاوا 

لیلا ساتر