شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فال

توی فنجان آهویی
داشت دنبال پلنگی می‌کرد
و درازای نگاهش در دشت
گسترش می‌یافت
و پلنگ آرام‌آرام
پشت یک تاقی سبزی زده پنهان می‌شد
جای پایش را 
بوی رگبار شدیدی پر می‌کرد

زن کولی گفت‌:
سفری در راه است
و زنی با تو سفر خواهد کرد
که دلی بی‌تاب
و دهانی تند
و سری حادثه‌جو دارد

می‌توانی نگران دل خود باشی.

سعید سلطانی‌طارمی

شعرها

تراپی

تراپی

شقایق شاهرودی‌زاده

فروبارِ عیشِ وِلَرم

فروبارِ عیشِ وِلَرم

سیدعلی صالحی

خوشه‌چین

خوشه‌چین

م. مؤید

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا