شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

فال

توی فنجان آهویی
داشت دنبال پلنگی می‌کرد
و درازای نگاهش در دشت
گسترش می‌یافت
و پلنگ آرام‌آرام
پشت یک تاقی سبزی زده پنهان می‌شد
جای پایش را 
بوی رگبار شدیدی پر می‌کرد

زن کولی گفت‌:
سفری در راه است
و زنی با تو سفر خواهد کرد
که دلی بی‌تاب
و دهانی تند
و سری حادثه‌جو دارد

می‌توانی نگران دل خود باشی.

سعید سلطانی‌طارمی

تک نگاری

مایکل مارچ شاعر خطوط سیاه

مایکل مارچ شاعر خطوط سیاه

ابوالقاسم اسماعیلپور مطلق

شعرها

کوه را با گلوله

کوه را با گلوله

دیار مردان‌بگی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

دیر کردی پس چه شد؟ در من تب دلشوره‌یی‌ست

فرزانه میرزاخانی

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده