شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

همدمم !

همدمم !
سر بی‌اصولم را پهن می‌کنم به بازوهات
چگونه به چمباتمه می‌کشی‌ام به تشریح
چگونه برگردم/به گرده‌ام به عقب
که به  زخمِ دارم،جریحه شود
و بعد ازین به عقب به عقب به عقب
که به کوله‌ی کودکی‌ام  هیچ مامی کج نشد
چگونه زمین را برداری به انداختنم به گردن
این سر بی‌اصول که در کمر تاریخ لق شده
و اکنون من
فریاد زنی‌ام که تاش کنی و بپیچی در لوقه‌ی خشم
همدمم‌!
سطر‌ها را بشور و در سطل شعر
در سطرهایی که می‌گندد به  باکرگی گیاهان، خاک کن
اکنون که نگاه، بلند می‌شود و پَر می‌گیرد از حدقه‌ی آب
و شست ماهیان، دنیا را می‌گیرد نشانه
نگاه کن که چگونه زنی‌ام، پُر می‌شود در تیزی ِ کلمات
و باشست کودکی‌ام
سرم را پهن کرده‌ام در بلوغی سترگ
تنور حنجره‌ام را باز کن تا پلک
وقتی شامه‌ی این سال‌ها را به اسطبل می‌بری
آیا شنیده‌ای این شامه‌ها به شخم جراحت زیب شده‌اند به گیاه؟
همدمم!
شانه‌ام وقتی دویده بود در کودکی گرگ  شد
و پوست از غلاف هبوط برداشت
اکنون که از شاخه‌ی دوآلیتگی  شهری در بدنم زبان می‌کشد
به کِشت  انگشتم بیا
که این شعار را اتو نکرده از جدار گلو  برداشتم
باش کنارم همدم!
باش کنارم

فاطمه احمدزادگان

شعرها

آواز شاعری که به جست‌وجوی تشنگی دریا رفت

آواز شاعری که به جست‌وجوی تشنگی دریا رفت

اسماعیل یوردشاهیان اورمیا

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان

رنج

رنج

علی زیودار

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

ویدئو

پاییر پدرسالار

پاییر پدرسالار

مهدی صمدانی

خیمه شب باز

خیمه شب باز

سعدی گل‌بیانی