شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بسته و پیچیده در تعلق بندی
عشق، مرا با تو واگذاشته چندی
جرم خوشایند نیز ترس...

غمش رهایی و خوشحالی‌اش گرفتاری
هزار خوش‌دلی آکنده با خودآزاری
درست...

من چنينم كه خطا كرده‌ام و عارم نيست
او چنان است كه انگار بدهكارم نيست
ساده...

کابوس شبش رقص طنابی، چه طنابی!
مثل تو و من نیست عذابش، چه عذابی!
مظلوم به...

گفت: «به نان ارزد آن‌که لایق جان است»
نفرین بر آن که او بُرنده‌ی...

به سودای تمرد، سیبی از رضوان درآوردم
سر از تبعیدِ این دَوارِ سرگردان درآوردم
...

عطر از صدای خویش پراکنده‌ای چقدر!
از واژه‌ها مشام من آکنده‌ای چقدر!

اگر که مرگ به هر ناکسی امان داده
برای خواستنِ کیفری گران‌ داده
کسی که جان...

بر شانه‌ى تو صبح سحر برنخاستن
چیزی‌ست چون پرندگى و پر نخواستن
تا...

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت
نه با من از غم و اندوه بى‌شمارش گفت
...

تک نگاری

شعرها

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی

این باغ سوگوار درختان بی بر است

این باغ سوگوار درختان بی بر است

رضا جمشیدی

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی