شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چشم انتظار‌تر از این ماشین لعنتی 

چشم انتظار‌تر از این ماشین لعنتی 
چشم‌های به خواب سر نزده 
نگاه سرخ مهتاب است
که بغض می‌کند و نمی‌بارد 
می‌بیند و نمی‌بارد 
نمی‌بارد و امسال خشکسالی حتمی‌ست 
جیبم را در دستم می‌کنم 
برف را زیر سرم 
با چه رویی بازگردم 
به خانه 
چه بگوییم‌؟
به ساعتی که انتظارت را‌...
آیینه‌ای که تماشایت...
مبلی که تو را در آغوشش...
به کلاه‌های بی‌سر...
اصلاً من هیچ
لااقل جواب این تلفن زنگ‌زده را بده 
او سال‌هاست که گوشش را در آخرین فریادت جاگذاشته 
 

آرتمیس محبی

تک نگاری

شعرها

زیرپوست شهر

زیرپوست شهر

محمود معتقدی

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

از آسمان شبحی روسیاه مانده فقط

بابک دولتی

سه شعر از میثم مهر نیا

سه شعر از میثم مهر نیا

میثم مهرنیا

...  دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

... دور بودم در خاطره‌ای که پدر با خود نبرده بود

فرحناز عباسی