شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مه جاده ها را می پوشاند 

مه جاده ها را می پوشاند 
تنهایی را مثل زخمی به تن کردم 
مه ذهن را می پوشاند 
آدمهایی که در خاطرم ادامه داشتند 
به راه  های متفاوتی رفتند 
مه می توانست شهر را فرو.بپاشد 
وقرارداد های ابدی را 
با پاک کنی پایان بدهد… 
مه را مانند تنهایی  
به تن کردم 
آدمهایی که در خاطرم ادامه داشتند 
از متروکه های شهر 
پاک شده بودند 
مه زخم را می پوشاند…

فروغ بختیاریان

شعرها

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

آن‌جا که بادِ تفرقه، سرکوب می‌شود

جعفر درویشان

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

غزل بی خنده‌ات آرایه‌ای دلخواه کم دارد

احد متقیان فر

ویدئو