شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مهدی دهقان

پنجره را
از روی فرش جارو کن
شب است و 
باد کورمال می‌رود

پنجره را جارو کن
این چشم‌های بُرنده را
از کف اتاق!
شهر همانی نیست 
که پنجره نشانت می‌داد

به خیابان می‌روم
و هر تیر برق
مثل چراغ‌های بازجویی
به سراغم می‌آید

چند روز
چند ماه
چند ساعت از من می‌گذرد
و چند بار دیگر؟

با من باش دیگر 
تا هر سایه‌ای
که پراکنده می‌شود  از من
دست‌های تو
دنبالش باشد.

مهدی دهقان

تک نگاری

میبینمت حسین !

میبینمت حسین !

سید علی صالحی

در  ستایش جدیت نظری

در ستایش جدیت نظری

علی مسعودی‌نیا

شعرها

به جرم شانس نیاوردن

به جرم شانس نیاوردن

فرزین منصوری

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

ه گوشم آه و فغان می‌رسد خدا را شکر

بهزاد گرانمایه

تبانی

تبانی

رویا الفتی

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

اگر  چاقو در پهلویم فرو کنند

علی اکبر جعفرزاده