شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مهدی دهقان

پنجره را
از روی فرش جارو کن
شب است و 
باد کورمال می‌رود

پنجره را جارو کن
این چشم‌های بُرنده را
از کف اتاق!
شهر همانی نیست 
که پنجره نشانت می‌داد

به خیابان می‌روم
و هر تیر برق
مثل چراغ‌های بازجویی
به سراغم می‌آید

چند روز
چند ماه
چند ساعت از من می‌گذرد
و چند بار دیگر؟

با من باش دیگر 
تا هر سایه‌ای
که پراکنده می‌شود  از من
دست‌های تو
دنبالش باشد.

مهدی دهقان

تک نگاری

شعرها

از ابر و چشم

از ابر و چشم

م. مؤید

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

بین تمام نام‌هایی که به این‌جا رسیده‌اند

سریا داودی حموله

پیش از این قلبی داشتم

پیش از این قلبی داشتم

فاطمه اسکندری عرب

هرجا می‌روم 

هرجا می‌روم 

وجیهه نوزادی