شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زشت است که توی غزلش مرد بگرید

زشت است که توی غزلش مرد بگرید
هربار که یک قافیه آورد بگرید
این هدیه‌ی عشق است به دیوانه که باید
با درد بخنداند و با درد بگرید
غربت فقط این است که شخصی وسط جمع
آرام بیندیشد و خونسرد بگرید
زشت است که آدم دلش از هیچ بگیرد
زشت است که هر وقت هوس کرد بگرید
زشت است که شاعر وسط خواندن یک شعر
با آمدن واژه‌ی برگرد بگرید
زشت است، ولی زشت‌تر این است که عشقت
بر شانه‌ی یک آدم نامرد بگرید

سعید قلی نژاد

تک نگاری

به وزنی از دنیا

به وزنی از دنیا

یداله شهرجو

شاعر، زندان و شعر ...

شاعر، زندان و شعر ...

محمدرضا عبادی صوفلو

شعرها

گریه نکن بانو

گریه نکن بانو

بهمن مهرابی

خاورمیانه

خاورمیانه

شهرام شهیدی

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی

تنها صداست که می‌ماند

تنها صداست که می‌ماند

فروغ فرخزاد