شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مانند کوری

مانند کوری
که با تیک‌تاکِ عصایش
برجستگی‌های راه را
خط می‌زند
شریان‌های گم‌گشته را می‌جویم
تا به غروب بفهمانم
خونی که در زندان می‌تپد
سرخ‌تر است

دالان خون هم
آسمانی آبی‌ست 
اما 
این کجا و آن...

من اعجاز خمیدگی‌ات را
در ایجاز انفرادی،
این‌جا
میانِ احتیاط و انزوا
کنار صورتک‌ها
آویزان کرده‌ام

آرش کاویانی

شعرها

سطور بی تعبیر

سطور بی تعبیر

مهشید رستمی

گفته بودی که بازخواهی گشت

گفته بودی که بازخواهی گشت

مریم حسین‌زاده

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

یک اعلان عمومی برای تذکر دوباره

سردار شمس‌آوری

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

ویدئو