شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

این چنین که تو آوازم خوانده‌ای
هنگامه‌ی زیستن است و پریشانی جان
بدان...

مثلث کوچک آفتاب روی صندلی
همین مساحت از من کافی‌ست، که غرق شوم.
سه فصل...

تک نگاری

شعرها

رؤیای پلنگ

رؤیای پلنگ

علیرضا آبیز

درد که بیاید

درد که بیاید

راهبه خوشنود

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

کبود قبر بود و نبودم کنار خودم

فهیمه جهان آبادی

قدمت را بزن، نمی فهمند

قدمت را بزن، نمی فهمند

محمود صالحی‌فارسانی