شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بغضی شکست شانه‌‌ی مردان ایل را

بغضی شکست شانه‌‌ی مردان ایل را
دستی شکافت دامن دریای نیل را
وقتی که ظلمت از سر دنیا گذشته بود
در من دمید بار دگر جبرئیل را
آرام بر تمام شعورم جوانه زد
آغاز کرد حادثه‌ای بی‌دلیل را
شاید مرا حقیقت این عشق بی‌دلیل
آن‌سان شهید کرد که «سید خلیل» را
من توی چارچوب جهان جا نمی‌شوم
کاری بکن که بشکنم این مستطیل را...

مهتاب بازوند

تک نگاری

دلم می‌سوزد

دلم می‌سوزد

شهریار وقفی‌پور

شعرها

در میانه‌ی راه

در میانه‌ی راه

امید نیکبخت

 از امید و ناامیدی

از امید و ناامیدی

عبدالعلی عظیمی

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

اسب‌ها گه‌گاهی می‌آیند 

مهدی ریحانی

سلام بر همپیاله‌های من 

سلام بر همپیاله‌های من 

یونس هدایت مقدم