شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

سکوت خیره‌ی روحی درون مقبره‌ام
و شهر پنجره‌های بدون منظره‌ام
...

رسیده وقت آن در من بجوشد زمزمی دیگر
و یا از نسل داوودی بروید مریمی دیگر
سرآمد...

آغوش او قوهای خود را می‌فروشد
چشمانش آهوهای خود را می‌فروشد
کوری* تمام...

وقتی که «می‌فهمی»، ولی چیزی نمی‌دانی
دیگر نداری چاره‌ای جز...

شعرها

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی

مگس

مگس

علیرضا آبیز

با چشم‌های نصفه‌خمارت 

با چشم‌های نصفه‌خمارت 

شهرام میرزایی

مجید عزیزی