وقتی كه میخندی صدای پای فروردين
در كوچههای سرد میپیچد در اين شبها
وقتی كه میخندی بهار از راه ميآيد
حتی اگر يلداست طولانیترین شبها
آغوش شب آكنده از فرياد از شادی
پر مینمايد خانه را وقتی كه میخندی
آهنگ عطرآگين لبخندت به رقص آرد
شمع و گل و پروانه را وقتی كه میخندی
ای روشنای شام سرگردانیام ای خوب
بگذار تا بشكافد از نورت سياهیها
من در تلاطمهای اقيانوس آرامم
وقتی كه میپیچد صدای پای ماهیها
ای آرزوی سالهای دور با من باش
امروز اگر دير است با من خوابگردی كن
مهتاب من با من بمان امروز اگر دير است
ای آرزوی سالهای دور مردی كن
ای خندهی مهتاب ای آرام جان شب
شهری به هم آشفتی از گيسوپريشانی
لختی بخند و تا ابد در خاطرت بسپار
عهدی كه با من بستهای ای ماهپيشانی