شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

 پدر گندم‌ها را که آورد
برنج‌ها را خورده بودیم
هفت ساله بودم

 پدر گندم‌ها را که آورد
برنج‌ها را خورده بودیم
هفت ساله بودم

مامان می‌رود
ردّ نگاهم خشک می‌شود
تا پیچک مادربزرگ
...

به سیگاری پناه می‌برم
که کاشته‌ام میان دندان‌هایم
دیواری که خم...

شعرها

نفیسه قانیان

شب را که ورق بزنی

شب را که ورق بزنی

علیرضا ملک زاده

برای این روزهای ایران...

برای این روزهای ایران...

کبری موسوی‌قهفرخی

گاز

گاز

مجتبی ویسی