شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تنوره از خیابان شروع شد

تنوره از خیابان شروع شد
و آدم‌های تاریخی،
در اردوگاه چادری بَست‌ها 
پوست‌شان را از لبه‌ی دوهزار و پانصد ساله تکان می‌دادند
و فلس‌های دَم تیغ
از ماده‌ی ماهی جدا می‌شدند 
معنا اما، 
در چاقوها ماند!

و تو هنوز به تجربه‌ی گوشه‌ی چشم‌ات اعتماد می‌کنی 
به لَختی ماهی،
که آنِ مرگ را باز گذاشت.

آرزو رضايي مجاز

شعرها

در برهنگی بلندترین شب سال

در برهنگی بلندترین شب سال

مهتاب موسوی

 ساکن یک جهان آواره

ساکن یک جهان آواره

فاطمه شمس

آه از این‌همه هجرتِ بی رفتن

آه از این‌همه هجرتِ بی رفتن

سیدعلی صالحی

مقدم بر لی لی  در سرزمین رقص

مقدم بر لی لی در سرزمین رقص

امیر خان پرور