شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تنوره از خیابان شروع شد

تنوره از خیابان شروع شد
و آدم‌های تاریخی،
در اردوگاه چادری بَست‌ها 
پوست‌شان را از لبه‌ی دوهزار و پانصد ساله تکان می‌دادند
و فلس‌های دَم تیغ
از ماده‌ی ماهی جدا می‌شدند 
معنا اما، 
در چاقوها ماند!

و تو هنوز به تجربه‌ی گوشه‌ی چشم‌ات اعتماد می‌کنی 
به لَختی ماهی،
که آنِ مرگ را باز گذاشت.

آرزو رضايي مجاز

تک نگاری

ملاح خشک‌رود

ملاح خشک‌رود

رضا رحمتی راد

گل فندق

گل فندق

کیوان نریمانی

شعرها

 کَلَکی در کار است

کَلَکی در کار است

روح‌ انگیز کراچی

 از گپ با درخت نارنج

از گپ با درخت نارنج

حامد پورشعبان

همه در این آینه حضور دارند

همه در این آینه حضور دارند

احمدرضا احمدی

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی