شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

به غزل‌ريزيِ چشمان قشنگت سوگند

به غزل‌ريزيِ چشمان قشنگت سوگند
نيستم جُز به سرِ زلف پريشان تو، بند
زندگي زهرِ هلاهِل شده در من، اما
به پذيراييِ لب‌هاي تو هستم خرسند
خوب دانست كه پلكي بزني ، مي‌ميرم
آن‌كه زد جان و دلم را به نگاهت پيوند
تلخيِ قهوه‌ي بي‌عشقي خود را خوردم
تا رسيدم به فريمانِ تو‌، اي معدنِ قند
اصفهان‌، از دهنت گز به جهان صادر كرد
يزد، قُطاب خودش بار زد از آن لبخند
فتح شيراز دلم كرده‌اي و چشمم كور
گرچه نگشوده به ميلِ خودم اين قلعه‌ي زند‌!
اين خروشانيِ من دوريِ از درياش است 
راه دِه تا كه به پاي تو بميرد اروند
گرچه پاخورده دل اما، همه‌جا وصف من است 
نخ گيسوي تو در رج‌رج اين فرش مرَند
وطنش گرمي آغوشِ تو بود اين سرباز
مُرده و زنده شده تا كه نبيني تو گزند
تپه‌اي بودم و ميلاد من از عشق تو بود
اگر اين‌گونه جهاني شده اين برج بلند
شعرهايم همه هذيان تب‌آلودي‌ام است
طبع بي‌خواب من از آتش دردت، گِله‌مند
حالِ من دستخوش آمدن و رفتن توست
رفتنت باز به احوال خرابم زده گند
چشم من خشك، چو درياي اروميه شده‌ست
اشك من ابر شد و رفت ببارد به سهند
 «‌خانه‌اي ساخته‌ام بي‌در و بي‌پنجره و
بي‌تراس و كف و بي‌پرده و بي‌بام !!بخند»•
*وام‌گرفته از شعر سيدعلي صالحي

علیمحمد محمدی

شعرها

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

به دور جای دوشیزه‌ی روشنی

محمود جعفری دهقی

اینجا چه می‌کنی؟ گل غمگین سرخ من

اینجا چه می‌کنی؟ گل غمگین سرخ من

فرزین منصوری

در جهانی دیگر

در جهانی دیگر

مهستی حسینی

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی