شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

وقتی روی صورت‌ها

وقتی روی صورت‌ها
دایره می‌زدند
حنا گذاشتی 
کِل زدی
و روی درهای بسته
ضربْ گرفتی با آن‌ها

گفتم سر هر کوچه
مادرها برای جوان‌هاشان حجله بسته‌اند
و غم، زیر چشم‌ها مدام سرمه می‌کشد

تا 100 شمردی
از دوباره تا حالا شمردی
شمردی و 
چشم گذاشتی پشت جیب‌هاشان
و تا ستاره‌ی پنجم هتل رفتی

گمت کردم
برای یافتنت
تمام شهر را داد کشیدم  بیا
شبیه بی‌کسی خودم بیا
که این خانه برای کسان دیگر تنگ است
که این در به اندازه‌ی خودت باز می‌شود
     به سینما 
     به یونیفرم
     به آسمان
حتی به خانه‌ی همسایه زدم
اما تنها دریا ستاره داشت
تا بالا بیاورم چشمانت را

وقتی از وان حمام بیرون‌ت کشیدم
فهمیدم عمیق‌ترین دریا را
خانه‌ی 50 متری ما دارد
. . .

زهرا ابراهیمی

تک نگاری

شعرها

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

امشب زنی از جاده‌ی کابوس برگشته است

مریم حسین‌زاده

الماس

الماس

م. مؤید

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

از آن آغاز... زخمِ دایه بر قُنداقه‌ام باقی‌ست

حامد ابراهیم پور