شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

زمان رَمی است مگر

زمان رَمی است مگر
که سنگ‌ریزه می‌رود؟ 
بر آب می‌دمم
طواف می‌کند.

این همه ایوب
با یک زخمِ پهلو
بر آب نشسته        سنگ‌ریزه می‌شمارند
اما خبری نیست
از شفا
و ما پیر می‌شویم
بعد 
در ظلمات 
که از پرهای غروب پرتاب می‌شود
پارو می‌کشم.
    

    این ریشه‌‌هاست
که مردگان را سیب می‌کند


فرشتگان صف به صف
آمین به لب گفتند:
بیا و فکر کن که شرابم
بیا و خونم باش
که خون قربانی بر کبودی رو نقش پنجه می‌زند.

عنایت روشن

تک نگاری

باد می‌گفت با باد

باد می‌گفت با باد

آنوشا نیک‌سرشت

ملاح خشک‌رود

ملاح خشک‌رود

رضا رحمتی راد

شعرها

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی

ترس شب

ترس شب

رضا محمودی‌حنارود

آیینه می پرسد: چطوری؟!

آیینه می پرسد: چطوری؟!

بابک دولتی

خاورمیانه

خاورمیانه

شهرام شهیدی

ویدئو