شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در ضلع شمالی معدن سرب و روی تفت، یک معدن قدیمی تقریبا...

اما اگر که پشت پنجره مانده باشد نور،
و شب شره کرده از لای در
و مهتاب لقِ بلند،...

کابوس چوانگ تزو

پروانه‌‌ها هنوز هم گاهی به موزه‌ی تاریخ طبیعی...

آن‌ها نامه‌های بسیار نوشته‌اند
نامه‌های تاخورده
...

اقل      کم      بود      گم     ...

چرا که    من    می بینم
فرا رسیدن   آن   ...

جهان خوردمْ و  کارها راندم و عاقبت کارِ آدمی مرگ است. 

   ...

شعرها

سرگشته را دیگر خیال گم شدن نیست

سرگشته را دیگر خیال گم شدن نیست

مریم حاج محمدی

دو شعر ازفریبا الله وردی

دو شعر ازفریبا الله وردی

فریبا اله وردی زاده

دو شعر از سیده تکتم حسینی

دو شعر از سیده تکتم حسینی

سیده تکتم حسینی

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی