شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در ضلع شمالی معدن سرب و روی تفت، یک معدن قدیمی تقریبا...

اما اگر که پشت پنجره مانده باشد نور،
و شب شره کرده از لای در
و مهتاب لقِ بلند،...

کابوس چوانگ تزو

پروانه‌‌ها هنوز هم گاهی به موزه‌ی تاریخ طبیعی...

آن‌ها نامه‌های بسیار نوشته‌اند
نامه‌های تاخورده
...

اقل      کم      بود      گم     ...

چرا که    من    می بینم
فرا رسیدن   آن   ...

جهان خوردمْ و  کارها راندم و عاقبت کارِ آدمی مرگ است. 

   ...

شعرها

ای دوریِ نزدیک

ای دوریِ نزدیک

هادی میرزانژاد موحد

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

جاده‌ای سوخته مانده‌ست؛ و اخگرهایش

بابک دولتی

از اتاقی پیاده می‌شوم

از اتاقی پیاده می‌شوم

مریم فرجی

سه شعر برای گرگ و ماه

سه شعر برای گرگ و ماه

محمود بهرامی