شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

در ضلع شمالی معدن سرب و روی تفت، یک معدن قدیمی تقریبا...

اما اگر که پشت پنجره مانده باشد نور،
و شب شره کرده از لای در
و مهتاب لقِ بلند،...

کابوس چوانگ تزو

پروانه‌‌ها هنوز هم گاهی به موزه‌ی تاریخ طبیعی...

آن‌ها نامه‌های بسیار نوشته‌اند
نامه‌های تاخورده
...

اقل      کم      بود      گم     ...

چرا که    من    می بینم
فرا رسیدن   آن   ...

جهان خوردمْ و  کارها راندم و عاقبت کارِ آدمی مرگ است. 

   ...

شعرها

فَروَرگانِ چشمِ تو 

فَروَرگانِ چشمِ تو 

نازنین آیگانی

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

خزان گرفته‌ام و فرصت بهارم نیست

فاطمه شمس

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

برمانم ازین چریدنِ امن

برمانم ازین چریدنِ امن

راضیه بهرامی‌خشنود