شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

چند پرستوی مهاجر 
آورده‌اند
چشم‌هایی برشته از اندوه 

...

به ری‌رای جانم

حواسم انگشت زبري‌ست روی پوست شما
و تنم دور...

به جنون دختران دشت

خطوط مرزیِ جنون و هندسه را رد كرده‌ام      ...

آبستن دهانی بود از کلمات 
مشرف به اندوهی تا ناخودم‌آگاهش
که نیست در...

تک نگاری

شعرها

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

و آینده‌ام را درخت کرده‌ا‌‌ند

شاهنده سبحانی

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

بریده در هیجان نامحدود پا بریده‌تر موهایی بود

جلیل الیاسی

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

من که کسی بویی نبرد از چند و چونم

کبری موسوی‌قهفرخی

اردبیل بایراغی

اردبیل بایراغی

مهدی آقازاده