شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شرط می‌بندم

شرط می‌بندم
نیمی از این زن
پای این درخت
که می‌خواهد برهنه باشد
به حوّا می‌ماند
گردنش یاقوتی‌ست
شب‌ها برای بردنش
دست‌درازی می‌کنند
خراش‌های ناخن را دارد
یک لحظه نمی‌آید
بنشیند
و بگوید
شرط‌بندی
روی آن درخت
و اسبی
که او را
تیمار نمی‌کنند
و اصلاً اهل سیب خوردن نیست
    به نفع کسی نمی‌باشد!؟

محمد قاری

تک نگاری

شعرها

سفرنامه

سفرنامه

عبدالعلی عظیمی

به جرم شانس نیاوردن

به جرم شانس نیاوردن

فرزین منصوری

نسیان

نسیان

مهرداد کمالی دهقان

پیش از تو نرد عشق باخته بودم

پیش از تو نرد عشق باخته بودم

فرزانه قوامی