شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

شرط می‌بندم

شرط می‌بندم
نیمی از این زن
پای این درخت
که می‌خواهد برهنه باشد
به حوّا می‌ماند
گردنش یاقوتی‌ست
شب‌ها برای بردنش
دست‌درازی می‌کنند
خراش‌های ناخن را دارد
یک لحظه نمی‌آید
بنشیند
و بگوید
شرط‌بندی
روی آن درخت
و اسبی
که او را
تیمار نمی‌کنند
و اصلاً اهل سیب خوردن نیست
    به نفع کسی نمی‌باشد!؟

محمد قاری

تک نگاری

شعرها

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی

در ساعات معینی از شبانه‌روز

در ساعات معینی از شبانه‌روز

مظاهر شهامت

کنارِ میدون شوشم،

کنارِ میدون شوشم،

سروش الهی

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی