شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

و من ریسه‌های گندمی 
که در چکمه‌ی زنی به گُل نشسته باشد.
 ...

و من ریسه‌های گندمی 
که در چکمه‌ی زنی به گُل نشسته باشد.
 ...

پُرگیس‌تر از ابر
دردهای نمورِ من است
که درست
از مچِ دستم بافته...

آتش به دهان گرفته پاییز والسلام!
حالا مدام
 کج و راست شو درختِ نشئه‌ی...

شعرها

این روزا ...

این روزا ...

سیمین چایچی

از اتاقی پیاده می‌شوم

از اتاقی پیاده می‌شوم

مریم فرجی

سه شعر از علی بیکی

سه شعر از علی بیکی

علی بیکی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

لای گیسوان او بگرد، با چراغ‌قوه‌ای قوی

حمید حسینیان