شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

با پنبه‌‌های خیس نشاطِ زخم تازه‌تر نیست؟!
وقتی از کوبه، آرنجِ خاک سپرده...

و من ریسه‌های گندمی 
که در چکمه‌ی زنی به گُل نشسته باشد.
 ...

و من ریسه‌های گندمی 
که در چکمه‌ی زنی به گُل نشسته باشد.
 ...

پُرگیس‌تر از ابر
دردهای نمورِ من است
که درست
از مچِ دستم بافته...

آتش به دهان گرفته پاییز والسلام!
حالا مدام
 کج و راست شو درختِ نشئه‌ی...

تک نگاری

شعرها

سیمای تاکستان‌ها

سیمای تاکستان‌ها

غلامحسین چهکندی‌نژاد

گم کرده بودم

گم کرده بودم

مریم فرجی

دوایین نامه

دوایین نامه

اسماعیل عظمی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

از گیسوان مشکی‌اش، از شانه می‌ترسی

تمنا مهرزاد