شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تار

 ترک شرب بی‌پیر
ترکه‌ی تاکش به رگ زدم
گفت به ترکه‌ی تاکی تا  کِی کار من به تو و 
تار تو
بزن
در زخمه
تابستان زخم خشخاش‌های پیرم و
تاکستان زیر پوست من می‌رسد
به ترکه‌ی ترِ  تاکی
هر بار تاریک‌تر به خون خودم  تشنه و تار
ای بی‌خبر از شراب مدام ما
هم در می و هم پیاله‌اش نبوده‌ایم.

 

لیلی گله داران

شعرها

سریده از سرا به سرسرا

سریده از سرا به سرسرا

لیلی گله داران

یک تفنگ 

یک تفنگ 

مجتبی هژبری

شانم داوەتە بەر خۆر و

شانم داوەتە بەر خۆر و

میلاد امان الهی

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

شاید زمان آن چای کم‌رنگی است 

الهام جهانبازی گوجانی