شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تار

 ترک شرب بی‌پیر
ترکه‌ی تاکش به رگ زدم
گفت به ترکه‌ی تاکی تا  کِی کار من به تو و 
تار تو
بزن
در زخمه
تابستان زخم خشخاش‌های پیرم و
تاکستان زیر پوست من می‌رسد
به ترکه‌ی ترِ  تاکی
هر بار تاریک‌تر به خون خودم  تشنه و تار
ای بی‌خبر از شراب مدام ما
هم در می و هم پیاله‌اش نبوده‌ایم.

 

لیلی گله داران

تک نگاری

شعرها

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

 عشق صورتی کاهگلی دارد

عشق صورتی کاهگلی دارد

مهدی اکبری فر

 صبح آن روز ساعت هفت از

صبح آن روز ساعت هفت از

محمد حسین عباسی

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

نه با تو زندگى از حال و روز زارش گفت

مهدی فرجی