شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بی‌برگی،
...

نشین با من ، با من منشین
تو چه دانی که چه افسونگر و بی پا و سرم؟

تو چه دانی...

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سربرنیارد کرد پاسخ گفتن و...

این شکسته چنگِ بی‌قانون،

رام چنگ چنگی شوریده رنگ پیر،

گاه گوئی خواب...

شعرها

دو شعر از رضا باب‌المراد

دو شعر از رضا باب‌المراد

رضا باب‌المراد

رؤیایی آن سوی روزگاران

رؤیایی آن سوی روزگاران

نصرت‌الله مسعودی

مجید عزیزی

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

از اتفاق چشم تو باران به من رسید

عادل سالم