شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بست بالِ قرمزِ لب‌هایش

بست بالِ قرمزِ لب‌هایش

به ابرو وقتی خم آوردم.

بر شاخسارِ گونه‌اش آمد نشست حُزنی زرد

گُرگِ گلویم شد از قَناره‌ی اخم آویزان.

 

هرگز اندوه نداشت

به ذِبح چنین شباهت

هرگزم نبود

گمانِ تَخاصُم با غمِ شفیق!

 

گرگِ گلو جَست و نام‌اش داد ندا                             

بال کرد باز و پرید سِهره‌ی لب‌هایش

خونِ غم‌ام ریخت بر گونه‌هایش

چنین شدم من

فتاحِ حزین‌اش

شاهین غمگسار

تک نگاری

بلاغتِ شورش

بلاغتِ شورش

فرشاد سنبل‌دل

شعرها

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

دو شعر از غلامرضا نصراللهی

غلامرضا نصراللهی

كازابلانكا‌(2)

كازابلانكا‌(2)

محمود بهرامی

طفلکی از همان سال‌ها پيش

طفلکی از همان سال‌ها پيش

عادل حیدری

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

با اندوهی تلخ‌تر از شراب

سید حامد معراجی