شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بست بالِ قرمزِ لب‌هایش

بست بالِ قرمزِ لب‌هایش

به ابرو وقتی خم آوردم.

بر شاخسارِ گونه‌اش آمد نشست حُزنی زرد

گُرگِ گلویم شد از قَناره‌ی اخم آویزان.

 

هرگز اندوه نداشت

به ذِبح چنین شباهت

هرگزم نبود

گمانِ تَخاصُم با غمِ شفیق!

 

گرگِ گلو جَست و نام‌اش داد ندا                             

بال کرد باز و پرید سِهره‌ی لب‌هایش

خونِ غم‌ام ریخت بر گونه‌هایش

چنین شدم من

فتاحِ حزین‌اش

شاهین غمگسار

شعرها

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مدیترانه یئل‌ـ‌لری

مهدی آقازاده

همین که این در وامانده باز باز شود،

همین که این در وامانده باز باز شود،

محمود صالحی‌فارسانی

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

فکر این را نکن که بعد از تو شعر من رو به انزوا برود

ویدا حمیدی

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری