شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

بست بالِ قرمزِ لب‌هایش

بست بالِ قرمزِ لب‌هایش

به ابرو وقتی خم آوردم.

بر شاخسارِ گونه‌اش آمد نشست حُزنی زرد

گُرگِ گلویم شد از قَناره‌ی اخم آویزان.

 

هرگز اندوه نداشت

به ذِبح چنین شباهت

هرگزم نبود

گمانِ تَخاصُم با غمِ شفیق!

 

گرگِ گلو جَست و نام‌اش داد ندا                             

بال کرد باز و پرید سِهره‌ی لب‌هایش

خونِ غم‌ام ریخت بر گونه‌هایش

چنین شدم من

فتاحِ حزین‌اش

شاهین غمگسار

شعرها

ترس شب

ترس شب

رضا محمودی‌حنارود

بِالْفَحْلـَگی

بِالْفَحْلـَگی

جمال‌الدین بزن

با تلویزیون

با تلویزیون

مریم فرجی

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

هر‌ چه ظرف‌ها نشسته

فرزین پارسی‌کیا