شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

مانکن

تا محو شود شکاف نبودنم از بدنم
آماده‌ام چلّه بنشینم در دکمه‌های پیراهنم
آمده‌ام پله بچینی زیر پاهایم
پل بزنی به شانه‌هایم
چند کوک درشت در گودی کمرم
یک سگک ریز روی سینه‌ام
«سنگینی می‌کند؟ تنت را می‌خورد؟
باید بچسبد آسترش جذبِ بدنت شود.»
آماده‌ام بچسبم جذب شوم بخورد پارچه تنم را
آمده‌ام تکان نخورم بچرخم تکان نخورم
«بچرخید.
خانوم، عجب جنسی عجب رنگی هستید امروز!
تکان نخورید.
خانوم، چه اندام قشنگی هستید امروز!
بچرخید.
خانوم!   خانوم!؟»

مریم فتحی

تک نگاری

گل فندق

گل فندق

کیوان نریمانی

نیم قرن خاص بودن

نیم قرن خاص بودن

سیامک بهرام پرور

شعرها

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

سیب‌ها دیگر حوصله‌ی قرمز شدن ندارند

جلیل الیاسی

نجوا در باد

نجوا در باد

اقبال معتضدی

 به‌دست همه چراغی بود

به‌دست همه چراغی بود

احمدرضا احمدی

 قدیمی‌ها به عاشق‌پیشه، خاطرخواه می‌گویند

قدیمی‌ها به عاشق‌پیشه، خاطرخواه می‌گویند

آیدا دانشمندی