شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

خالی شد از شادی جهان، من پر شدم از غم

خالی شد از شادی جهان، من پر شدم از غم
غم بعد اندوه آمد و ماتم پس از ماتم
دنیا همین عفریته‌ی محزون پسند آخر
با غم زمینم زد اگر هر دم زمین خوردم
هر قدر همراهش شوم پابند خواهم شد
باید که بگریزم از آغوش جهان کم‌کم
ای مرگ ای رؤیای فرجامین تو کاری کن
ای هیبتت انکار نامیرایی آدم
رؤیا اگر مرگ است اما عشق اعجاز است
منجی بی‌چون و چرای آدم و عالم
زخمی بزن تا جان بگیرد درد من ای عشق
ای زخم‌های خنجرت زیباتر از مرهم
هرچیز دارم را بگیر از من و بعد از آن
سمتم بیاور قاتلی را شکل یک همدم

زهرا کامل

تک نگاری

شعرها

امشو که فرگ تی تو وستم 

امشو که فرگ تی تو وستم 

 اقبال طهماسبی گندمکاری

این باغ سوگوار درختان بی بر است

این باغ سوگوار درختان بی بر است

رضا جمشیدی

چیزی نمانده از قلبت 

چیزی نمانده از قلبت 

مرتضی بخشایش

درخت زندگی 44

درخت زندگی 44

علی ثباتی