شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

و گلو که پاره شد
بیات می‌شود
و چشم
...

پرده را می‌کشم
آب را می‌بندم
...

سیگار را خاموش می‌کنم
روی دست
روی صفر ٤٠١

در جست‌و‌خیزِ محدودِ
 چند‌و‌چونِ چند
برگ از درخت...

شعرها

تهران

تهران

محمد ویسی

مادر

مادر

حسن بهرامی

روی تخته بزرگ می نویسد A

روی تخته بزرگ می نویسد A

شهریار خسروی

چشم‌هایم زبان منند

چشم‌هایم زبان منند

فیروزه برازجانی