شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

این شعر می‌خواسته چکامه‌ای باشد
با خاصیت آنتی‌بیوتیک
تا هر شش...

 

این را برای یک راه‌راه سربلند
یک زرافه‌ی معنوی
با...

برای این‌که کلاف سردرگمی نشوی
بی‌شک‌و‌شبهه
بی‌پرده

تروخشکش با تو بود
با تو سوخت
از سینه‌ی تو نوشید
که نتوانستم از دهان...

و گلو که پاره شد
بیات می‌شود
و چشم
...

پرده را می‌کشم
آب را می‌بندم
...

سیگار را خاموش می‌کنم
روی دست
روی صفر ٤٠١

در جست‌و‌خیزِ محدودِ
 چند‌و‌چونِ چند
برگ از درخت...

شعرها

 فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

فاصله‌ام با بشقاب سفیدى كه شكست،

سوری احمدلو

گاهی به این‌جا می‌رسم

گاهی به این‌جا می‌رسم

محمود معتقدی

دو شعر از رضا باب‌المراد

دو شعر از رضا باب‌المراد

رضا باب‌المراد

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

این بهار را هم  نمردم و دیدم:

ایرج کیا