شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

از دعاهای ناپیدای زمان‌های گذشته

از دعاهای ناپیدای زمان‌های گذشته
یکی این بود «خدا شیطان را به من نزدیک‌تر کناد»
ـ حتی از رگ گردن‌ـ
و گردن‌های درازی برای اجابت این رگ درازتر
از همان‌جای تاریخ 
تا همان
و رودها از گزند رتیل‌ها پا درآورند 
صاحب کتف زرافه‌ها شدند
گردن‌کشان با درازی زبان‌های آبی  
رتیل‌ها از آب‌ها گرفتند زرافه‌ها
و در صندوق‌های حصیریِ روباز
سپردند به باد روان
باد آیا جوان‌تر از گردهای تاریخ است؟
پیچان‌تر از برگ‌های تُرد شاه‌دانه؟
و ما 
که دودها را با دودها 
سوی خانه می‌بریم؟

 

شروین شاهوزی‌پور

تک نگاری

به هوای هوایی تازه

به هوای هوایی تازه

علی مسعودی نیا

چگونه شعر بنویسیم؟

چگونه شعر بنویسیم؟

ترجمه‌ی نازیار عُمرانی

شعرها

پیش‌تر‌ها

پیش‌تر‌ها

نسرین بشردوست

کابوس

کابوس

امیربهادر کریمی

بی‌شرف های دور من: بسیار

بی‌شرف های دور من: بسیار

فرزین منصوری

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

مانده یک کوچه و تنها یکی از ما دو نفر

جواد محمدی فارسانی