شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

نبودا

من اشتباه رایجم
که در خاطرات شما
به شکل مبهمی، دیگرم.

دیگرم و سینه‌اندوخته
چشم‌پر
دهان‌آکنده از کلمه
صدای ناقوس
پر شَرَم
با این حال 
درختچه‌ی انجیرم
و ‌محله‌ی بودا آسایه‌ی بودا.
زمخت
یک‌پارچه
فریادم
حرف مفت می‌زنم
ادعا می‌کنم گلوله‌ام
از جنگ
از انقلاب حرف می‌زنم
از اعتراض
که بگویم
از خودم
بگویم دیگرم. نیستم
اگر باشم شبیه کثافتم
هیچ نیستم،
بی‌بته‌ام
پرنده‌ای 
دانه‌ام را آورده
زمینی
تنش را اجاره داده
نشسته‌ام بر ریشه‌هام
باد که بیاید
با برگ‌هام حرف می‌زنم.

سیدرضا ملکی

شعرها

امشب هر چه باران ببارد برای من است

امشب هر چه باران ببارد برای من است

سابیر هاکا

 همیشه عیدها روشن بودی

 همیشه عیدها روشن بودی

سوری احمدلو

مادر

مادر

حسن بهرامی

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

چرخیدی و از دست دشمن سر درآوردی

احسان بدخشانی