شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

تنهایی‌ام را با کلمات پر می‌کنم

تنهایی‌ام را با کلمات پر می‌کنم
نامت را به کاغذ می‌پاشم 
سطرها مست می‌شوند 
تنهایی‌ام را بر‌می‌دارم و در جیبم می‌گذارم 
در خیابان پرت می‌کنم 
شهری تنها روی دست‌های مردم جا می‌ماند 
تنهایی مسری 
دردی است لاعلاج که چقدر آدم را به کشتن داده و هنوز 
آدم‌ها به ادامه‌ی راه دلخوشند 
تو اتفاق هزاره‌ی چندم بودی؟
که شعر برای سرودنت کم آورده است 
و زندگی برای داشتنت خودش را به مرگ زده است 
تنهایی را بر‌می‌دارم، به دیوار می‌چسبانم 
شاید برای همیشه از این اتاق رفتم

سامان بختیاری

تک نگاری

باد می‌گفت با باد

باد می‌گفت با باد

آنوشا نیک‌سرشت

شعرها

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد

فروغ فرخزاد

شاید

شاید

مهدی مهدوی

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

ئەو ئەستێرانەی شان لە گوڵی کراسەکەم ئەدەن...!

شیوه عبدالهی

من که مبهوت چنان قوی،  و رقص

من که مبهوت چنان قوی، و رقص

منصور اوجی