شعرها

صوت ها

ویدئوها

کتاب ها

عشق نیست این‌جا در

آمدند 
آمدید 
از سلسله جبال گریه
آمدم 
با ژست سبز اژدها 
در فردای فندق‌ها 
- دیروز زرد پاییز است 
درختان 
با امکان عریان دستان 
در مقامات شاد باران 
و ناگهان این من 
مغموم تابستان 
از باغ‌های مست آسمان 
با نگاری کاشغری در عمارت کلاه‌فرنگی 
پیرامون آهوان 
به سال نهصد‌و‌پنجاه هجری 
و رویید شاهد باران بر سنگ گوری از شعر سعدی: 
- هزار جهد بکردم که سرّ عشق بپوشم...
و عشق‌هایش را گرفتم 
و به سایه رفتیم 
- مغولی ممنوع
چشم‌هایم را 
روبه‌روی سازمان بینش دزدیده 
و اطراف میرداماد 
دلم را در یک خرازی 
از ترس کرگدن‌ها جا گذاشتم 
عقلم آبی می‌دود 
لبم صورتی می‌خندد 
دستم تاریک است 
- دیشب 
حدود هزار روح نزدیک صبح
به غارت رفت 
و ما بندر بدن را 
به قصد فرشته 
تا آن‌سوی گلایل به ترک گفتیم 
- اما ای بهار هر آیینه‌! 
از بابل زمان 
در زمستان زبان 
عشق نیست این‌جا در.

رضا بختیاری‌اصل

تک نگاری

شعرها

شرجی یک کابوس!

شرجی یک کابوس!

شهرام شهیدی

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

می‌گذارم تخت به خواب بعد‌از‌ظهرش ادامه دهد

نسرین بشردوست

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

سوسن شدی و سرو شدی نسترن شدی

احسان بدخشانی

مگس

مگس

علیرضا آبیز